فصل بیست و دوم از کتاب اقتصاد خرد به قلم استاد محقق حاج شیخ محمد علی بهبهانی
این فصل در صدد بیان مشخّصات بازار رقابتی و همچنین بیان علل تعطیلی بازار رقابتی است.
خلاصۀ فصل بیست و دوم
مبحث کلی در مورد بازار رقابتی:
1. تعریف بازار رقابتی: بازار در صورتی بازار رقابتی است که حجم خرید و فروش هر خریدار و فروشنده نسبت به کل بازار به قدری کم باشد که تصمیمگیری هیچ یک از آنها، اثری بر قیمت بازار نداشته باشد.
2. مشخصات بازار رقابتی:
بازار رقابتی چهار ویژگی مهم دارد که به شرح ذیل است:
الف. خریداران و فروشندگان بسیاری در بازار وجود دارند.
ب. کالاهای عرضهشده توسّط فروشندگان مختلف، یکسان هستند.
ج. بنگاهها میتوانند آزادنه وارد بازار شوند یا از آن خارج شوند.
د. فروشندگان و مشتریها همه باید قیمت بازار را بپذیرند؛ لذا به آنها قیمتپذیر گفته میشود.
3. سود بازار رقابتی: برای حداکثر کردن سود، بنگاه سطحی از تولید را انتخاب میکند که درآمد نهایی و هزینۀ نهایی آخرین واحد تولید در آن برابر باشند. از آنجا که درآمد نهایی بنگاه رقابتی با قیمت بازار برابر است، بنگاه سطحی از تولید را انتخاب میکند که قیمت کالا و هزینۀ نهایی در آن برابر باشد. بنابراین منحنی هزینۀ نهایی بنگاه، همان منحنی عرضۀ بنگاه است.
4. تعطیلی بنگاه بازار رقابتی: در کوتاهمدت، وقتی بنگاه نتواند هزینههای ثابت خود را جبران کند، چنانچه قیمت کالا کمتر از هزینۀ متوسط متغیّیر باشد، تصمیم میگیرد بنگاه را به طور موقّت تعطیل کند. در بلندمدت وقتی بنگاه کل هزینههای ثابت و متغیّر را جبران کند، چنانچه قیمت کمتر از هزینۀ متوسّط کل باشد، بازار را ترک خواهد کرد.
در بازارهای رقابتی، اگر یک فروشنده یا تولیدی، قیمت خود را مثلاً 20 درصد افزایش دهد، بسیاری از مشتریهای خود را از دست خواهد داد، ولی اگر ادارۀ آب قیمت آب را بالا ببرد، تقریباً تغییر چندانی در تعداد مشتریهایش پیش نیامده و فقط برخی مشتریها به مقدار کمی صرفهجویی خواهند نمود.
مشخّصات بازار رقابتی [i]
بازار رقابتی چند ویژگی دارد:
ویژگی اول: خریداران و فروشندگانِ بسیاری در بازارهای رقابتی وجود دارند.
ویژگی دوم: کالاها و خدمات در بازار رقابتی، مشابه همدیگر هستند، مانند شیر. از این رو قیمت شیر تقریباً قیمت واحدی است.
ویژگی سوم: بنگاهها میتوانند به اختیار خود وارد بازار شده و یا خارج شوند.
ویژگی چهارم: فروشندگان و مشتریها، همه باید قیمت بازار را بپذیرند، لذا به آنها «قیمتپذیر» میگویند. [1]
حدّاکثر کردن سود بنگاه رقابتی [ii]
درآمد نهایی مساوی است با تغییر در درآمد کلّ در قبال هر واحد فروش کالا. سود یک بنگاه وقتی به حدّاکثر خود میرسد که درآمد نهایی با هزینۀ نهایی برابر باشند. [2]
اگر درآمد نهایی از هزینۀ نهایی بیشتر باشد، بنگاه، تولید خود را افزایش میدهد تا به نقطۀ برابریِ درآمد نهایی و هزینۀ نهایی برسد، و بالعکس اگر درآمد نهایی از هزینۀ نهایی کمتر باشد، بنگاه تولید خود را کاهش خواهد داد تا به نقطۀ برابری بازگردد. [3]
تعطیلی بنگاه در کوتاهمدّت یا تعطیلی دائمی[iii]
اگر درآمد ناشی از فروش کالا که همان قیمت کالا در بازار است، کمتر از هزینههای متوسّط متغیّر تولید بود، بنگاه رو به تعطیلی خواهد رفت؛ چراکه اگر قیمت کالا نتواند هزینۀ متوسّط متغیّر را بازگرداند، فعّالیت صنعت تولیدی، مقرون به صرفه نخواهد بود و واحد صنعتی تولیدی باید تعطیل شود. ولی در بلندمدّت باید هزینههای ثابت را نیز محاسبه نمود. [4]
هزینههای اجتنابناپذیر
هزینۀ اجتنابناپذیر هزینهای است که در هر حال باید پرداخت شود. در کوتاهمدّت هزینههای ثابت هزینۀ اجتنابناپذیر به حساب میآیند. ولی در بلندمدّت هزینههای ثابت نیز قابل اجتناب میباشد.
از این رو در دو مرحله به بررسی محاسبۀ سود میپردازیم:
مرحلۀ اول: معیار محاسبۀ سود بنگاه در کوتاهمدّت جهت تعطیلی موقت،
مرحلۀ دوم: معیار محاسبۀ سود بنگاه در بلندمدّت جهت تعطیلی دائم.
مرحلۀ اول: معیار محاسبۀ سود در کوتاهمدّت جهت تعطیلی موقّت بنگاه
برای روشن شدن این مطلب، به مثال زیر توجّه نمایید: بنگاهی که نمیتواند در کوتاهمدّت سودی به دست آورد، با پیشنهاد تعطیلی موقّت مواجه میشود و به بررسی آن میپردازند. دریافتی این بنگاه از هزینههای ثابت و متغیّر او کمتر بوده و لذا ضرر نموده است.
نکتۀ مهمّ این است که با تعطیلی موقّت بنگاه، دریافتی کاملاً قطع شده و هزینۀ متغیّر نیز پرداخت نمیشود، ولی هزینههای ثابت هنوز بر عهدۀ بنگاه باقی خواهد ماند. مثلاً بنگاه بعد از تعطیلی موقّت، هنوز هزینۀ اجارۀ مکان را باید بپردازد. آیا در این فرض به نفع بنگاه است که اعلام تعطیلی موقّت نماید؟
باید تمام جهات را در نظر گرفت و در این میان توجّه به دو جهت بسیار حائز اهمّیت است:
جهت اول: از دست دادن مشتریها
در بسیاری از موارد، تعطیلی بنگاه سبب از دست رفتن مشتریهایی میشود که با بازاریابیها و در طول زمانِ بسیار و با صرف هزینههای تبلیغاتی جذب بنگاه شدهاند. بنابراین، تعطیلی بنگاه ضرر بسیار بزرگی به اعتبار بنگاه بوده و تمام هزینههای جذب مشتری و بازاریابی را در معرض زوال قرار خواهد داد.[5]
جهت دوم: محاسبۀ دقیق سود بر اساس هزینههای متغیر
یکی از اشتباهات بنگاههایی که عجولانه اعلام تعطیلی موقّت مینمایند، همان مسألۀ هزینههای اجتنابناپذیر است. بنگاه بعد از تعطیلی موقّت خود، باید هزینههای ثابت را به عنوان هزینههای اجتنابناپذیر بپردازد. لذا این هزینهها در نظر عُرف، مانند مثل معرفی است که میگویند: «روغن ریخته را نمیشود جمع کرد.»
بنابراین برای محاسبۀ سود و ضرر در شرایط بحرانی فوق، باید محاسبه نمود که آیا دریافتی بنگاه از هزینههای متغیّر کمتر است یا بیشتر؟
اگر دریافتی بنگاه بیش از هزینههای متغیّر بود، تعطیلی بنگاه صلاح نیست. در اینجا نباید دریافتی را منهای هزینههای ثابت و متغیّر نمود؛ چراکه هزینۀ ثابت در هر حال از دست رفته است، بلکه برای محاسبه سود آوری بنگاه در شرایط بحرانی مذکور، فقط باید به دریافتی و هزینههای متغیّر اندیشید.
اگر دریافتی بنگاه کمتر از هزینههای متغیّر بود، فعّالیت این بنگاه در کوتاه مدّت مقرون به صرفه نیست و لکن باید جهت اول را نیز مورد توجه قرار داد؛ چراکه اگر شرایط مذکور موقّت بوده و بعداً برطرف خواهد شد، بنگاه باید به مسألۀ از دست دادن مشتریان خود بیاندیشد و ضرر از دست دادن مشتریانی را که با هزینههای گزاف به دست آورده بوده، محاسبه نماید و ببیند تعطیلی تا چه مقدار از این جهت به آیندۀ بنگاه لطمه خواهد زد. اگر دریافتی بنگاه مثلاً یک میلیون دلار بوده و هزینۀ متغیّر، یک میلیون و صد هزار دلار بوده، ولی ضرر از دادن مشتریان سابق پانصد هزار دلار باشد، تعطیلی به نفع بنگاه نیست؛ چراکه بنگاه برای جلوگیری از صد هزار دلار ضرر دست به تعطیلی زده بود، ولی این تعطیلی پانصد هزار دلار ضرر دیگر را نیز متوجّه بنگاه نموده است و نتیجه آن است که چهارصد هزار ضرر به بنگاه وارد میشود. [6]
مرحلۀ دوم: محاسبۀ سود در بلندمدّت جهت تعطیلی دائمی بنگاه
اما در بلندمدّت، شرایط فرق میکند. در بلندمدّت باید هزینههای ثابت و متغیّر هر دو محاسبه شود.
اگر بحرانِ پیش آمده برای بنگاه، گذرا و موقّت نبوده و بنگاه در اثر مشکلات بازار نتواند به کار خود ادامه دهد، هزینۀ از دست دادن مشتری نیز امری اجتنابناپذیر بوده و در شرایطی که دریافتی بنگاه از هزینههای ثابت و متغیّر کمتر باشد، بنگاه باید برای همیشه تعطیل شده و سهامداران باید شغل دیگری را انتخاب نمایند.[7]
[1]. منکیو، نظریه اقتصاد خرد، ص 328.
[2]. دومینیک سالواتوره در این باره می نویسد: اگر در بهترین سطح تولید یا سطح بهینۀ تولید قیمت بیش از هزینۀ متوسط باشد، بنگاه میتواند سود کل خود را به حداکثر برساند، اگر قیمت کمتر از هزینۀ متوسط باشد و بزرگتر از هزینۀ متوسط متغییر باشد، بنگاه زیان کل خود را به حداقل میرساند. و اگر قیمت کم تراز هزینۀ متوسط متغییر باشد، بنگاه با تعطیل کردن فعالیت زیان کل خود را به حداقل خواهد رساند. البته این سود یا زیان کوتاهمدت است .(دومینیک سالواتوره، تئوری و مسائل اقتصاد خرد، ترجمه دکتر حمید رضا ارباب، صفحه 278-279 )} (برای بررسی دیدگاه اقتصاددانان به پینوشت مراجعه شود).
[3] . منکیو، نظریه اقتصاد خرد، ص 330.
[4] . منکیو، نظریه اقتصاد خرد، ص 334.
[5] . منکیو، نظریه اقتصاد خرد، ص 335-351.
[6] . منکیو، نظریه اقتصاد خرد، ص 335.
[7] . منکیو، نظریه اقتصاد خرد، ص 337.
[i]. تعریف و شرایط بازار رقابتی از نگاه اقتصاددانان و نظریهپردازان:
1) گریگوری منکیو در کتاب کلیات علم اقتصاد در تعریف بازار رقابتی مینویسد: بازار رقابتی بازاری است که در آن تعداد زیادی خریدار و فروشنده وجود دارد و هیچ یک از خریداران یا فروشندگان چندان اثری بر قیمت بازار ندارند. و این بازار سه خصوصیت و شرط دارد: الف) کالاهای عرضه شده برای فروش کاملاً مشابه و یکسان هستند. ب) تعداد خریداران و فروشندگان آنقدر زیاد هستند که هیچ یک نمیتواند اثری بر قیمت بازار داشته باشد. ج) بنگاهها میتوانند آزادانه وارد بازار، یا از آن خارج شوند. (گریگوری منکیو، کلیات علم اقتصاد، ترجمه: دکتر حمیدرضا ارباب، صفحه 74 و 75 و 325).
2) دومینیک سالواتوره در کتاب تئوری و مسائل اقتصاد خرد مینویسد: بازار رقابت کامل 4 خصوصیّت دارد: (1) تعداد فروشندگان و خریداران آن بازار به قدری زیاد باشد که فعالیت یک شخص نتواند هیچ تاثیری بر قیمت کالا در بازار داشته باشد. (2) تمام بنگاهها یک کالا یا محصول مشابه (همگن) تولید کنند. (3) تحرک کامل منابع تولید وجود داشته باشد. (4) مصرف کنندگان، صاحبان منابع تولید و بنگاهها در بازار اطلاع کامل از قیمتها و هزینهها در حال و آینده داشته باشند. (دومینیک سالواتوره، تئوری و مسائل اقتصاد خرد، ترجمه دکتر حمیدرضا ارباب، صفحه 273).
3) همین خصوصیّات 4 گانه را، اس .چارلز موریس و اون.آر.فیلیپس در کتاب (تحلیل اقتصادی نظریه و کاربرد، جلد دوم، ترجمه دکتر حسن سبحانی، صفحه 11) آوردهاند.
4) همین خصوصیّات 4 گانه را چارلز فرگوسن و جان گولد در کتاب (نظریّه اقتصاد خرد، جلد اول، صفحه 233 و 234) آوردهاند.
[ii]. حداکثر کردن سود بنگاه رقابتی از نگاه اقتصاددانان:
1) چارلز فرگوسن و جان گولد در اینباره نوشتهاند که: تساوی قیمت و هزینۀ نهایی، تضمینکنندۀ آن است که یا سود حداکثر است، و یا زیان حداقل است. هر زمان که هزینۀ نهایی از درآمد نهایی بیشتر میشود، با افزودن واحد اضافی به تولید و فروش، سود کاهش مییابد. بنابراین چون زمانی که درآمد نهایی بیش از هزینۀ نهایی است، سود افزایش مییابد و زمانی که درآمد نهایی کمتر از هزینۀ نهایی است، سود کاهش مییابد، سود باید زمانی حداکثر باشد که این دو مساویاند. (چارلز فرگوسن و جان گولد، نظریه اقتصاد خرد، ترجمه: محمود روزبهان، جلد اول، صفحه 238 – 243).
2) چارلزموریس و اون فیلیپس دربارۀ سود نوشتهاند: سود، تفاوت بین درآمد و هزینۀ کل است. اگر افزایش در تولید، به درآمد بیشتر از هزینه بیفزاید، افزایش در تولید به سود میانجامد. اگر افزایش در تولید، به درآمد کمتر از هزینه اضافه کند، افزایش در تولید از سود میکاهد. بنابراین بنگاه سطحی از تولید را انتخاب میکند که درآن سطح درآمد نهائی برابر با هزینۀ نهائی باشد. (اس.چارلز موریس-اون.آر.فیلیپس، تحلیل اقتصادی، ترجمه: دکترحسن سبحانی، جلد 2، صفحه 6 و 7).
3) دومینیک سالواتوره و یوجین.ا. دیولیو دربارۀ سود اینطور نوشتهاند: یک بنگاه وقتی سود کل خود را در کوتاهمدت به حداکثر میرساند که تفاوت مثبت بین درآمد کل و هزینههای کل در بیشترین حدّ خود باشد. حال اگر نقطهای که درآن قیمت مساوی با درآمد نهایی باشد و مساوی با هزینۀ نهایی باشد و صعودی باشد، قیمت از هزینۀ متوسّط بیشتر شود، بنگاه سود کل خود را به حداکثر میرساند. حال اگر قیمت مساوی باشد با هزینۀ متوسّط، بنگاه در نقطه سر به سر است. و اگر قیمت بزرگتر از هزینۀ متوسط متغیّر، اما کوچکتر از هزینۀ متوسّط باشد، بنگاه کلّ زیانهای خود را به حداکثر میرساند. اگر قیمت، کوچکتر از هزینۀ متوسّط متغیّر باشد، بنگاه با تعطیل کردن، کلّ زیانهای خود را به حداقل میرساند. به این ترتیب، اگر قیمت مساوی با هزینۀ متوسّط متغیّر باشد، نقطۀ تعطیلی بنگاه است. (دومینیک سالواتوره – یوجین.ا.دیولیو، اصول علم اقتصاد، ترجمه: دکتر محمد ضیائی بیگدلی- نوروزعلی مهدی پور، صفحه 506 – 510).
[iii]. تعطیلی بنگاه از نگاه اقتصاددانان:
1) دومینیک سالواتوره در اینباره مینویسد: و اگر قیمت کمتر از هزینۀ متوسّط متغیّر (که برابر است با هزینۀ متغیّر کل تقسیم بر مقدار تولید) باشد، بنگاه با تعطیل کردن فعالیّت، زیان کلّ خود را به حداقل خواهد رساند و این تعطیلی بنگاه است. به عبارت دیگر اینکه: سطحی از تولید که در آن قیمت مساوی است با هزینۀ متوسّط متغیّر و زیان مساوی است با هزینۀ ثابت کل (کل هزینههایی که بنگاه در واحد زمان برای تمام نهادههای ثابت متحمّل میشود) و بنگاه نسبت به تولید و عدم تولید بیتفاوت باشد، نقطۀ تعطیلی بنگاه است. (دومینیک سالواتوره، تئوری و مسائل اقتصاد خرد، ترجمه دکتر حمیدرضا ارباب، صفحه 278 – 285).
2) دومینیک سالواتوره و یوجین.ا. دیولیو دربارۀ تعطیلی بنگاه اینطور نوشتهاند: اگر قیمت کوچکتر از هزینۀ متوسّط متغیّر باشد، بنگاه با تعطیل کردن، کلّ زیانهای خود را به حداقل میرساند. به این ترتیب، اگر قیمت مساوی با هزینۀ متوسّط متغیّر باشد، نقطۀ تعطیلی بنگاه است. (دومینیک سالواتوره – یوجین .ا.دیولیو، اصول علم اقتصاد، ترجمه: دکتر محمدضیائی بیگدلی- نوروزعلی مهدی پور، صفحه 509).
3) پل ساموئلسن و نورد هاوس دربارۀ تعطیلی بنگاه، چنین توضیح میدهند: بهطور کلی، در کوتاهمدت، بنگاه زمانی تمایل به تعطیلی دارد که دیگر نتواند هزینههای متغیّر خود را بپوشاند. قاعدۀ تعطیلی: نقطۀ تعطیلی زمانی است که درآمدها فقط هزینههای متغیّر را بپوشاند، یا جایی رخ میدهد که معادل هزینههای ثابت هستند. زمانی که قیمت به پایینتر از سطحی که در آن درآمدها برابر هزینههای متغیّر هستند، سقوط میکند، بنگاه زیانش را با بستن آن به حداقل خواهد رسانید. (پل ساموئلسن و نورد هاوس، اصول علم اقتصاد، مترجم: مرتضی محمدخان،جلد اول، صفحه 299).