اصطلاح اقتصاد از واژهای یونانی به معنای تدبیر و ادارۀ منزل است. و علم اقتصاد[1]، همان علم مدیریت منابع کمیاب در جامعه است.
این مطلب در صدد بیان تعریف اصلی اقتصاد است. این مفاهیم اصلی دریچۀ شناخت ماهیت و چیستی علم اقتصاد، مکتب اقتصادی و نظام اقتصادی است.
خلاصۀ مطلب
1. اقتصاد در لغت: از واژهای یونانی به معنای تدبیر و ادارۀ منزل است، و در اصطلاح: علم مدیریت منابع کمیاب در جامعه است.
2. مهمترین تعریف علم اقتصاد این است که: «اقتصاد علمی است که در آن چگونگی تولید، مصرف و توزیع ثروت بررسی میشود».
3. مهمترین تعریف نظام اقتصادی آن است که: «نظام اقتصادی یا سیستم اقتصادی را چون مجموعهای همآهنگ از نهادهای حقوقی و اجتماعی تعریف خواهیم کرد که در بطن آنها برخی وسایل فنی سازمانیافته به پیروی از برخی انگیزههای برتر به منظور برقراری تعادل اقتصادی مورد استفاده قرار گرفته است».
4. مهمترین تعریف مکتب اقتصادی: «مکتب اقتصادی شامل هر اصل بنیادین در زندگی اقتصادی است که با اندیشۀ عدالت اجتماعی سر و کار دارد».
5. در تفاوت مکتب و علم اقتصاد گفتیم که اندیشۀ عدالت حدّ فاصل میان مکتب و علم اقتصاد است؛ چون اندیشۀ عدالت اجتماعی به خودی خود عملی و نیز امری محسوس و قابل اندازهگیری نیست بلکه عدالت مبنای ارزیابی و ارزشگذاری اخلاقی است.
مطالب مرتبط برای آشنایی با علم اقتصاد: تقسیمات و گرایش های علم اقتصاد ، متدولوژی و روششناسی اقتصاد
تعریف علم اقتصاد از منظر اقتصاددانان
تعاریف گوناگونی پیرامون علم اقتصاد مطرح شده است:
1. آدام اسمیت در تعریف علم اقتصاد مینویسد:
«اقتصاد علمی است که در آن چگونگی تولید، مصرف و توزیع ثروت بررسی می شود.»[2]
2. دیوید ریکاردو نیز چنین میگوید:
«علم اقتصاد، علم توزیع ثروت است.»[3]
3. جان استوارت میل نیز چنین نگاشته است:
«علم اقتصاد، بررسی ماهیت ثروت از طریق قوانین تولید و توزیع است.»[4]
4. آلفرد مارشال در تعریف علم اقتصاد مینویسد:
«اقتصاد عبارت است از: مطالعۀ رفتار انسان در جریان عادی زندگی یعنی کسب درآمد»[5]
5. فریدریش فون هایک میگوید:
«علم اقتصاد را به مطالعه و طرز تعیین قیمتها در بازار و مبادلۀ کالا تعریف کردهاند.»[6]
6. پل ساموئلسن و نورد هاوس در مورد تعریف علم اقتصاد چنین نوشتهاند:
«علم اقتصاد، مطالعۀ چگونگی استفاده از منابع کمیاب جامعه به منظور تولید کالاهای با ارزش و توزیع آنها بین افراد مختلف است».[7]
7. گریگوری منکیو نیز در تعریف علم اقتصاد نوشته است:
«اقتصاد، نحوۀ مدیریت منابع کمیاب از سوی جامعه است.»[8]
تعریف نظام اقتصادی[9] از منظر اقتصاددانان
1. ژوزف لاژوژی در تعریف نظام اقتصادی مینویسد:
«نظام اقتصادی یا سیستم اقتصادی را مجموعهای همآهنگ از نهادهای حقوقی و اجتماعی است که در بطن آنها برخی وسایل فنی سازمان یافته به پیروی از برخی انگیزههای برتر به منظور برقراری تعادل اقتصادی مورد استفاده قرار گرفته است.» [10]
2. رمون بار به نقل از ورنر زمبارت (اقتصاددان آلمانی) و فرانسوا پرو (اقتصاددان فرانسوی) در تعریف نظام اقتصادی نوشته است:
«نظام اقتصادی از مجموعهای از سه عنصر تشکیل میشود؛ اول: روح، یعنی انگیزههای مسلط در فعالیت اقتصادی؛
دوم: شکل، یعنی مجموعه عناصر اجتماعی، حقوقی و نهادی که محدودۀ فعالیت اقتصادی و روابط میان اشخاص اقتصادی را تعیین مینمایند (نظام مالکیتها مقررات کار، نقش دولت)؛
سوم: محتوی، یعنی فن، مجموعه رویۀ مادی که به وسیلۀ آن کالاها را به دست می آوریم یا تغییر شکل میدهیم.»[11]
3 . تعریف مختار ما در نظام اقتصادی این تعریف است:
«نظام اقتصادی، مجموعهای از قوانین و نهادهای اقتصادی است که با اعمال نظریات دستوری و قواعد علمی و عقلائی و تجربی علم اقتصاد، با در نظر گرفتن اصول مکتب اقتصادی و فروع آن، برای رساندن فایده به آحاد جامعه در تولید و توزیع و مصرف تنظیم و به کار گرفته شده است.»[12]
تعاریف دیگری، مانند تعریف دکتر منتظر ظهور[13] و تعریف دکتر منوچهر فرهنگ برای نظام اقتصادی ذکر شده که هر کدام دارای ویژگیهایی میباشد.[14]
تعریف مکتب اقتصادی[15] از منظر اقتصاددانان
1. ژوزف لاژوژی در تعریف مکتب اقتصادی میگوید:
«مکتب اقتصادی، جریان عمدۀ فکری در اقتصاد است.»[16]
2. شهید سید محمدباقر صدر! در مورد تعریف مکتب اقتصادی مینویسد:
«مکتب اقتصادی شامل هر اصل بنیادین در زندگی اقتصادی است که با اندیشۀ عدالت اجتماعی سر و کار دارد.»[17]
تفاوت علم اقتصاد با مکتب اقتصادی
مرحوم آیت الله سید محمدباقر صدر در کتاب اقتصادنا دربارۀ تفاوت علم اقتصاد با مکتب اقتصادی چنین نوشته است:
«مکتب اقتصادی شامل هر اصل بنیادین در زندگی اقتصادی است که با اندیشۀ عدالت اجتماعی سر و کار دارد. اما علم اقتصادی در بردارندۀ هر نظریه است که واقعیتی از زندگی اقتصادی را به گونهای جدا از هر اندیشۀ پیشین یا آرمان عدالت، تفسیر مینماید. پس اندیشۀ عدالت، مرز میان مکتب و علم و نشانۀ تمایزگذار برای تشخیص اندیشههای مکتبی از نظریههای علمی است؛ زیرا اندیشۀ عدالت به خودی خود، عملی نیست و امری محسوس و قابل اندازهگیری یا آزمون شدن با ابزارهای علمی نیست؛ بلکه عدالت مبنای ارزیابی و ارزشگذاری اخلاقی است.»[18]
[1]. Economics علم اقتصاد.
[2]. فریدون تفضلی، تاریخ عقاید اقتصادی، ص 11.
[3]. همان، ریکاردو به توزیع بیش از تولید اهمیت میدهد.
[4]. فریدون تفضلی، تاریخ عقاید اقتصادی، ص 11.
[5] . فریدون تفضلی، تاریخ عقاید اقتصادی، ص 11-12؛ اما آلفرد مارشال: «علم اقتصاد را از یک طرف مطالعه در مورد ثروت میداند و از طرف دیگر مطالعه دربارۀ رفاه انسان».
[6]. فریدون تفضلی، تاریخ عقاید اقتصادی، ص11 -13.
[7]. پل ساموئلسن و نورد هاوس، اصول علم اقتصاد، مترجم: مرتضی محمدخان، ج1، ص7.
تعریف ساموئلسن به بیانی دیگر: «علم اقتصاد عبارت از بررسی روشهایی است که بشر به وسیلۀ پول یا بدون آن برای تخصیص منابع کمیاب به منظور تولید کالاها و خدمات در طیّ زمان و همچنین برای توزیع آنها بین افراد و گروهها در جامعه به منظور مصرف در زمان حال و آینده انتخاب میکند». فریدون تفضلی، تاریخ عقاید اقتصادی، ص11 -13.
.[8] گریگوری منکیو، کلیات علم اقتصاد، ترجمه حمیدرضا ارباب، ص 3 .
[9]. نظام اقتصادی، سیستم اقتصادی : Economic system
[10]. ژوزف لاژوژی، نظامهای اقتصادی، ترجمه شجاع الدین ضیائیان، ص 1.
[11] . رمون بار، اقتصاد سیاسی، ترجمه منوچهر فرهنگ، ج1، ص 200.
[12]. محمدعلی بهبهانی، فقه الاقتصاد، 1399، چاپ عطر عترت، چاپ اول، ص19.
[13] . محمود منتظر ظهور دربارۀ نظام اقتصادی چنین نوشته است: «نظام اقتصادی از مجموع بنیانهای مختلف و متناجس و بر اساس عناصر مشخصه مربوط به هدف، انگیزه، همچنین چارچوب فعالیت و روش یا تکنیک تولید به وجود میآید». محمود منتظر ظهور، اقتصاد (خرد، کلان)، تهران، چاپ دانشگاه، ص88.
[14] . منوچهر فرهنگ، نظام اقتصادی را چنین تعریف کرده است: «نظام اقتصادی یا سیستم اقتصادی، ماهیت زندگانی اقتصادی به عنوان یک کل (خواه واقعی باشد یا نظری) مخصوصاً از لحاظ طرز تملک و استفاده، از مالکیت و حدود دخالت دولت است. وظایف یک سیستم اقتصادی به شرح زیر آمده است:
الف: بهطور کلی جور کردن و ارتباط دادن عرضه با تقاضای مؤثر برای کالاها و خدمات به طرزی کارآمد و مؤثر.
ب: تعیین اینکه چه کالا و چه خدمات و به چه مقدار باید تولید بشود.
پ: توزیع منابع کمیاب میان صنایع مولد کالاها و خدمات.
ت: توزیع محصولات صنعتی میان اعضای جامعه.
ث: تدارک برای مرمت، نگاهداری و توسعۀ سرمایهگذاری در سرمایۀ ثابت.
ج: استفادۀ کامل از منابع جامعه». منوچهر فرهنگ، فرهنگ علوم اقتصادی، ص 358، چاپ شرکت گلشن، چاپ چهارم 1363.
[15]. Schools of economis though مکاتب اقتصادی، اندیشۀ مکاتب اقتصادی.
[16] . ژوزف لاژوژی، مکتبهای اقتصادی، ترجمه جهانگیر افکاری، ص1-4.
[17] . شهید سیّد محمدباقر صدر، اقتصاد ما، ترجمه سید ابوالقاسم حسینی ژرفا، ج2، ص19؛ و اقتصادنا، ص381.
[18] . شهید سید محمدباقر صدر، اقتصاد ما، ترجمه سیدابوالقاسم حسینی ژرفا، ج2، ص19؛ و اقتصادنا، ص381.
4 پاسخ
اقتصاد در لغت و اصطلاح را میشه تعریف کنید؟
اقتصاد، یکی از علوم اجتماعی است که بررسی رفتار و تصمیمگیری انسانها در حوزه تولید، توزیع و مصرف خدمات و کالاها را در قالب نظریههای اقتصادی انجام میدهد. در لغت و اصطلاح، مفاهیم زیر به اقتصاد ارتباط دارند:
این مفاهیم و اصطلاحات متعدد در اقتصاد به همراه تعداد زیادی از نظریات اقتصادی به دست میآیند، که به تحلیل و پیشبینی توسعه جوامع اقتصادی کمک میکنند.
برای مطالعه در مورد کالاهای عمومی به لینک زیر مراجعه کنید
https://p-alzahra.com/common-resources/
سلام
تعریف کوتاه اقتصاد چیست؟
اقتصاد یک علم اجتماعی است که بر تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات تمرکز دارد و انتخابهایی را که افراد، کسبوکارها، دولتها و ملتها برای تخصیص منابع انجام میدهند، تجزیه و تحلیل میکند.