فصل هفتم از کتاب اقتصاد خرد به قلم استاد محقق حاج شیخ محمد علی بهبهانی
این فصل در صدد بیان ارتباط سطح رفاه کشور با قدرت تولید، و بیان ارتباط حجم پول با رشد نقدینگی، و بیان ارتباط بیکاری با تورّم در کوتاهمدت است.
خلاصۀ فصل هفتم
1. سطح زندگی و معیشت و رفاه مردم هر کشور، به سطح بهرهوری و مقدار تولید بستگی دارد. نرخ رشد بهرهوری یک کشور، نرخ رشد درآمد مردم را تعیین میکند. مراد از سطح بهرهوری، اندازه و مقدار تولید هر شخص در یک ساعت کاری است. برای تحقّق ارتقای بهرهوری این سه امر لازم است: اولاً: افزایش مهارت و دانش کارگر، ثانیاً: افزایش کیفی ماشینآلات، ثالثاً: فنّاوری جدید و پیشرفته.
2. خلق پول و چاپ آن توسّط بانک مرکزی، باعث کاهش ارزش پول و در نتیجه افزایش تورّم میشود. تورّم نشاندهندۀ افزایش سطح عمومی قیمتها، و نرخ تورّم نرخ تغییر سطح عمومی قیمتهاست.
3. بر طبق منحنی فیلیپس، در کوتاهمدّت، کاهش تورّم باعث افزایش بیکاری میشود. اقتصاددانان، منحنی فیلیپس را در کوتاهمدّت پذیرفتهاند و بر اساس این منحنی، برنامهریزان اقتصادی یک کشور با تغییر سه اهرم مهمِ مخارج دولت، مالیات و حجم پول، میتوانند تورّم و بیکاری را در سطح مطلوب کنترل نمایند.
مطالب مرتبط برای آشنایی بیشتر با کلیات مسائل علم اقتصاد: اقتصاد باز و بسته و تجارت بین الملل ، نقش دولت در اقتصاد ، نقش مردم در اقتصاد
در علم اقتصاد باید به بررسی رابطۀ تولید و تورم و بیکاری و نقدینگی بپردازیم.[1]
مطلب اول: ارتباط سطح رفاه کشور به قدرت تولید
سطح استاندارد زندگی و معیشت و رفاه مردم هر کشور، به سطح بهرهوری و مقدار تولید بستگی دارد. نرخ رشد بهرهوری یک کشور، نرخ رشد درآمد مردم را معیّن مینماید. مراد از سطح بهرهوری، اندازه و مقدار تولید هر شخص در یک ساعت کاری است.
کشورهایی که سطح بهرهوری بیشتری دارند، درآمد بیشتری نیز به خود اختصاص میدهند. در سال 1997متوسّط درآمد سالانۀ هر آمریکایی 29 هزار دلار بود، در حالی که متوسّط درآمد سالانه در نیجریه 900 دلار و در مکزیک 800 دلار بود.
از سال 2015 میلادی تا به حال، بر اساس قانون «فدرال رزرو» هر آمریکایی باید در ساعت 25/7 دلار دستمزد بگیرد و حقوق روزانۀ وی بر اساس 8 ساعت کار، معادل 58 دلار خواهد بود.
راه ارتقای بهرهوری و تولید
تحقّق و ایجاد چند امر در ارتقای بهرهوری بسیار مهم است:
اول: افزایش مهارت و دانش کارگر،
دوم: افزایش کیفی ماشین آلات،
سوم: فنّاوری جدید و پیشرفته.
کسری بودجۀ ناخواستۀ دولت، موجب استقراض دولت و در نتیجه کاهش منابع مالی و سرمایهگذاری شده و منجر به کاهش بهرهوری میشود.[2]
مطلب دوم: رشد نقدینگی[3] و حجم پول[4]، علّت رشد قیمتها[5]
خلق پول و چاپ آن توسّط بانک مرکزی، باعث کاهش ارزش پول و در نتیجه افزایش تورّم[i] میشود. البته در بسیاری از موارد اَبَر تورّم، پیامدهای جنگ باعث وقوع این اَبَر تورّمها شده است.[6]
اَبَر تورم آلمان
در آلمان در سال 1920، هر ماه قیمتها سه برابر شده و حجم پول نیز سه برابر شده بود. در سال 1921، قیمت روزنامه در آلمان 3/0 مارک بود و در سال 1922 قیمت روزنامه به 70000000 مارک افزایش یافت.[7]
در سال 1923، نرخ تورّم روزانه در آلمان به 23 درصد رسیده و در هر سه روز و 17 ساعت، قیمتها دو برابر میگردید. علّت ابر تورم آلمان غرامتها و بدهیهای جنگ جهانی اول بود که در سال 1918 پایان یافت و دولت برای خروج از بحران، به چاپ مارک اقدام نمود.[8]
ابر تورم مجارستان
بزرگترین ابر تورم جهان در مجارستان رقم خورد. در مجارستان در 1946، نرخ تورّم روزانه 207 درصد بوده و در هر 15 ساعت قیمتها دو برابر میشد. دولت مجارستان برای نجات از این فاجعه، واحد پولیِ جدیدی به نام «فورینت» به راه انداخت که برابر با 400 اکتیلیون (هزار تریلیون تریلیون) برابر واحد قبلی پول بود.
ابر تورم زیمبابوه
در زیمبابوه در سال 2008، نرخ تورّم روزانه 98 درصد بوده و در هر 25 ساعت قیمتها دو برابر میگردید. در سال 2009 بانک مرکزی زیمبابوه رسماً واحد پول خود را کنار گذاشته و دلار آمریکا و پول آفریقای جنوبی را به عنوان پول رایج کشور در معاملات به رسمیّت شناخت.
ابر تورم یوگسلاوی
در یوگسلاوی جنگ داخلی در سال 1992، باعث فروپاشی و تجزیۀ کشور شده و در سال 1994 نرخ تورّم روزانه 65 درصد بوده و در هر 34 ساعت قیمتها دو برابر میگردید.
ابر تورم یونان
در یونان سال 1944 میلادی، نرخ تورم روزانه 18 درصد بوده و در هر چهار روز و 6 ساعت، قیمتها دو برابر میگردید. پیامدهای جنگ جهانی دوّم سبب این ابر تورّم بود.
مطلب سوم: مبادله بین تورّم و بیکاری در کوتاهمدت
بر طبق منحنی فیلیپس[9]، در کوتاهمدّت کاهش تورّم باعث افزایش بیکاری میشود. اقتصاددانان منحنی فیلیپس را در کوتاهمدّت پذیرفتهاند و شاید این رابطه تا چند سال ادامه داشته باشد.
بر اساس این منحنی، برنامهریزان اقتصادی یک کشور با تغییر سه اهرم مهمّ؛ مخارج دولت و مالیات و حجم پول، میتوانند تورّم و بیکاری را در سطح مطلوب کنترل نمایند.[10]
[1]. منکیو، نظریه اقتصاد خرد، ص15.
[2]. منکیو، مبانی علم اقتصاد، ص23؛ و کلیات علم اقتصاد، ص15.
[4] . Money volume حجم پول
[5] inflation . تورم
[6]. منکیو، مبانی علم اقتصاد، ص25؛ و کلیات علم اقتصاد، ص17؛و نظریه اقتصاد خرد، ص17.
[7] . منکیو، اقتصاد خرد، ص 17.
[8]. منکیو، مبانی علم اقتصاد، ص25؛ و کلیات علم اقتصاد، ص17؛ و نظریه اقتصاد خرد، ص17.
[9]. دکتر فریدون تفضلی در کتاب تاریخ عقاید اقتصادی از صفحه 592 تا صفحه 598 به منحنی فیلیپس پرداخته است، وی به طور خلاصه میگوید: «فیشر رابطۀ میان نرخ تورم و بیکاری را مورد بررسی قرار داد. از نظر او در دوران رونق اقتصادی، زمانی که حجم تقاضای کل بالاست و بیکاری پایین، سطح قیمتها سریعتر از گذشته بالا میرود و بر عکس در دوران رکود و کاهش سطح اشتغال، سطح قیمتها غالباً تنزّل مییابد و فشارهای تورّمی کم میشود. فیلیپس با الهام از نظریۀ فیشر توانست کار او را دنبال کند و با مطالعات کمّی خود رابطۀ مذکور را بسط و گسترش داد و سرانجام با ترسیم یک منحنی ساده، قضیۀ مورد بحث را نشان داد. این منحنی به افتخار او به نام منحنی فیلیپس معروف شد. در این منحنی که نزولی و نسبت به مبدأ مختصّات محدّب است یعنی به سمت مرکز مختصّات خمیدگی دارد، روی محور عمودی تغییرات «دستمزد اسمی» و روی محور افقی «نرخ بیکاری» نشان داده شده است. فیلیپس با مطالعۀ یک دورۀ 96 سالۀ اقتصاد انگلیس، با این منحنیاش به رابطۀ متقابل میان بیکاری و نرخ افزایش دستمزدها یا تورم رسید و گفت: با کاهش نرخ بیکاری، نرخ افزایش دستمزدها یا تورّم بالا میرود و با افزایش نرخ بیکاری، نرخ افزایش دستمزدها یا تورّم کم میشود.»
[10]. منکیو، مبانی علم اقتصاد، ص25؛ و کلیات علم اقتصاد، ص17؛ و نظریه اقتصاد خرد، ص17.
[i] تعریف تورم از نگاه اقتصاددانان:
1) پل ساموئلسن و نوردهاوس در مورد تورم چنین نوشتهاند: «شاخص قیمت معیاری برای اندازهگیری سطح متوسط قیمتها است و تورم نشانگر افزایش سطح عمومی قیمتها بوده و نرخ تورم نرخ تغییر سطح عمومی قیمتهاست». در جای دیگر چنین نوشتهاند: «تورم زمانی ایجاد میشود که سطح کلی قیمتها بالا میرود. تورم سه گونه است:
1. تورم پایین: ویژگی تورم پایین افزایش آهسته و قابل پیشبینی آن است و میتوان آن را در قالب نرخهای تورم سالانه تکرقمی تبیین نمود.
2. تورم فزاینده: تورم در حیطۀ دو یا سه رقمی 20،100 یا 200 درصد را تورم فزاینده گویند.
3. ابر تورم: ابر تورم دو ویژگی مهم دارد: اول: تقاضای حقیقی برای پول شدیداً افت میکند. دوم: قیمتها قیمتهای نسبی شدیداً بیثبات میشود». پل ساموئلسن و نوردهاوس، اصول علم اقتصاد، ترجمه مرتضی محمدخان، ج2، ص 875 و ص1221-1227.
2) دومینیک سالواتوره و یوجین در مورد تورم چنین نوشتهاند: «وقتی سطح عمومی قیمت افزایش مییابد میگوییم تورم وجود دارد (یعنی هزینۀ یک مقدار معین از کالاها و خدمات افزیش مییابد) در تعریف دیگر تورم را همچنین به صورت کاهش قدرت خرید واحد پول تعریف میکنند، که به آن معنی است که مقدار معینی از پول مقدار کمتری از کالاها و خدمات را خریداری میکند. و تورّم دو گونه است:
1. تورم ناشی از تقاضا: موقعی رخ میدهد که تقاضای کل از توانایی اقتصاد به تولید بالاتر رود و موجب میشود سطح قیمت افزایش یابد.
2. تورم ناشی از فشار هزینه: که از عرضۀ بازار به وجود میآید و موقعی روی میدهد که یک یا چند گروه از صاحبان منابع از قدرت بازار خود برای دریافت بازده بیشتر از عوامل خود استفاده کنند». (دومینیک سالواتوره، یوجین .آ.دیولیو، اصول علم اقتصاد، ترجمه محمد ضیاء بیگدلی و نوروزعلی مهدی پور، ص200).
تورم ایران